×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

همگانی

×
×

آدرس وبلاگ من

soonee.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/soonee

جایگاه اخلاق اسلامی

برای اینكه علم در تكامل روحی و معنوی عالم منشاء اثر واقع شده و او را در مدارج كمال پیش ببرد ، باید آمیخته با معنویت و انسانیت و پارسایی شود ، در غیر این صورت صاحبان دانش را از دانش خود بهره نخواهد برد . سهل است كه دانش منهای اخلاق روز به روز بر خودخواهی های آنها افزوده و جز ظلمت و انحطاط حاصلی نخواهد داشت... ای كه با نامت جهان آغاز شد دفتر ما هم به نامت باز شد خوانندگان عزیز بدون تردید سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او در سعادت فردی ، اجتماعی ، دنیوی و اخروی او نقش بسزائی دارد به طوری كه اگر انسان تمامی علوم را تحصیل كند و كلیه ی نیروهای طبیعت را به تسخیر خویش درآورد اما از تسخیر دون وتسلت برنفس خود ناتوان باشد از رسیدن به سعادت و نیل به كمال باز خواهد ماند . تمامی پیشرفتهای علمی و صنعتی در صورتی كه با اصلاح درون انسان همراه نباشد كاخهای سربه فلك كشیده ای را می مانند كه بر فراز قله آتشفشانی بنا شده باشد . از این رو تربیت روحی و اخلاقی انسان و در یك كلام ( برنامه انسانسازی ) برای هر جامعه ای امری به غایت جدی و حیاتی است . قرآن مجید فلسفه بعثت خاتم الانبیاء (ص) را تعلیم و تربیت انسانها و تكمیل مكارم و محاسن اخلاق برشمرده است و می فرماید : ((هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزكیهم و یعلمهم الكتاب والحكمه وان كانو قبل لفی ضلال مبین )) { الجمعه /2 } در این آیه چهار تا از وظایف آن حضرت بیان گردیده كه در واقع او حامل این چهار نعمت برای شماست . اهداف بعثت نبوی 1- آیات را بر شما تلاوت میكند . 2- پرورش اخلاقی ، یعنی آن حضرت با كمك آیات خداوند بر كمالات معنوی و مادی شما می افزاید و روحتان را نمو می دهد ، گلهای فضیلت را بر شاخسار وجودتان آشكار می سازد و انواع صفات زشت را كه در عصر جاهلیت ، جامعه شما را فرا گرفته بود می زداید . 3- تعلیم كتاب 4- حكمت به شما می آموزد . آن حضرت (ص) درباره فلسفه بعثت خود می فرمایند : بعثت لاتمم حسن الاخلاق ( من برای تكمیل خوبیهای اخلاق مبعوث شده ام ) و به راستی او خود در این طریق الگوی تمام عیار و اسوه ارزشمندی بود تا آنجا كه خداوند در توصیف آن حضرت می فرمایند : و انك لعلی خلق عظیم لتعلم /4 ( وتو دارای خوی سترگ هستی ) علامه اقبال لاهوری چه زیبا می سراید : از بهارش رنگ و بو باید گرفت بهره ای از خلق او باید گرفت آنكه مهتاب از سر انگشتش دو نیم رحمت او عام و اخلاقش عظیم ضرورت توجه به اخلاق در هر یك از سطوح اجتماعی كه فكر كنید و هر گرفتاری و نابسامانی و بدبختی را كه در نظر آورید از هر رنگ و هر قبیل همه در نتیجه این است كه انسان آنچنان كه شایسته و جهت توضیح اهمیت اخلاق در اسلام باید دانست اعمالی كه باعث رضایت پروردگار و موجب اجر و پاداش اند بر چهار قسم هستند : اقسام چهارگانه اعمال 1- اعمالی كه بنده با انجام آن به عظمت و معبودن بودن الله پی می برد و اعتراف میكند و بندگی و ناتوانی خویش را اظهار میكند اینها عبادت گفته میشوند ، گویا عبادت وسیله اظهار بندگی و فروتنی هست . 2- اعمالی كه انگیزه آنها نیاز و ضرورت دنیا و خواهش نفس است ، اما اگر انسان در انجام آن مقررات و احكام الهی را رعایت كند ، موجب اجر و ثواب می گردند . مانند : كسب و كار ، كشاورزی ، دامداری و ... 3- اعمالی كه در واقع مختص پیامبرانند ، اما بندگان دیگر به عنوان جانشینان انبیاء موظف به انجام آن هستند مانند دعوت و یاری دینی ، تعلیم و تبلیغ ، امر به معروف و نهی از منكر مانند آن این عمل بدون تردید موجب اجر و ثواب اند . ویژگی های آنها این است كه انجام دهندگان آن با انبیاء نسبت خاصی پیدا میكنند . 4- اعمال كه انسان به عنوان خلیفه خواه نیابت از وی آنها را انجام می دهد ، اخلاق از همین قسم است : بطور نمونه ترهم و مهربانی یكی از خلق الهی است ، از این رو خداوند ، رحمن و رحیم گفته میشود خداوند به بندگان نیز دستور می دهد كه در خود صفت رحم پیدا كرده و بر خلق خدا مهربان باشند ، همینطور عفو و گذشت ، ستر پوش عیب مردم اینها از صفات خداوندی اند ، بندگان هم موظف اند خود با این صفات آراسته نمایند . چنانچه در روایت آمده است تخلقو باخلاق الله )) خود را با اخلاق الهی آراسته كنید . ملاحظه فرمودید كه از میان تمام اعمال فقط اخلاقیات دارای این ویژگی هستند كه انسان به عنوان خلیفه الله آنها را اختیار می نماید سایر اعمال چیزی نیستند بر مبنای این اصل می توان گفت كه اخلاق بر تمام اعمال برتری دارد . بایسته است تربیت نشده و ساخته نشده است . این همه جنگ و كشتارها ، این همه ظلم و جورها ، حق كشی ها كه بشر در زندگی متحمل آن است بدون استثناء نتیجه این است كه بشر عصر ما ، انسان واقعی نشده و تربیت انسانس ندیده اولئك كالا نعام بل هم اضل سبیلا ناتوانی فرهنگ بشری از تربیت و اصلاح انسان به حدی است كه عملا از برنامه نزكیه و تربیت استعفا داده و از دو امر تعلیم و تربیت تنها به تعلیم همت گماشته و دومی را مسكوت گذاشته است تا آنجا كه امروزه هیچ مؤسسه ای در هیج جای عالم نمی یابید كه به این مهم بپردازند. هزاران مركز و مسئله حیاتی تزكیه و اصلاح در بوته فراموشی سپرده شده است . رشته علوم تربیتی و كتابهای درسی زیادی در این زمینه داریم ولی چیزی كه خبری از آن نیست مسئله تربیت و اصلاح و محصول عملی آن یعنی انسانهای تربیت یافته است . آری ! خانواده ها به امید كودكستان و دبستان دست از تربیت اولاد می شویند ، دبستان به امید دبیرستان و دبیرستان به امید دانشگاه و دانشگاه نی به مركز تحصیل علوم عالیه است وجائی برای این مسئله نیست . در این مركز عالم ، استاد ، دكتر و مهندس و... می سازد . ولی متاسفانه از انسان كمتر خبری است ! مغزها پرورش داده میشوند ولی دلها می میرند . آخرین بقایای عاطفه محبت و انسانیت نیز د رلابلای محفو ظات ذهنی و غرور علمی به نابودی و خاموشی می گراید . این در حالی است كه نیاز مراكز علمی و دانشگاهی اخلاقی بیش از هر جای دیگری است زیرا : 1- نقش رهبری اجتماعی و فرهنگی كه صاحبان دانش و تخصص در سطوح گوناگون جامعه بر عهده دارند ، ایجاب می كند كه این قشر بیش از هر قشر دیگر از صفات عالی انسانی برخوردار باشد تا علم و دانش و موقعیت اجتماعی حاصل از آن در راه رضای خداوند متعال و خدمت به مصالح عمومی و رشد فرهنگی قرار گیرد . در صورتیكه فقر اخلاقی در میان این قشر گسترش ، علم و تخصص در خدمت مطامع نفسانی قرار گرفته ، مفاسد بیشماری به دنبال می آورد . 2- برای اینكه علم در تكامل روحی و معنوی عالم منشاء اثر واقع شده و او را در مدارج كمال پیش ببرد ، باید آمیخته با معنویت و انسانیت و پارسایی شود ، در غیر این صورت صاحبان دانش را از دانش خود بهره نخواهد برد . سهل است كه دانش منهای اخلاق روز به روز بر خودخواهی های آنها افزوده و جز ظلمت و انحطاط حاصلی نخواهد داشت . دراین صورت است كه جهل جاهل ، از علم چنان عالم ، برتر و به نجات و رستگاری نزدیكتر است
پنجشنبه 25 آذر 1389 - 6:13:05 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم